مداد مليكا
من مداد مليكا هستم ، یک مداد نویسنده و پرکار ، راستش را بخواهید من عاشق کاغذ هستم ، آنقدر عاشق کاغذ هستم که هر روز در آن چیزهای قشنگی نقاشی می کنم . وقتی مليكا مرا بدست می گیرد ، آنقدر خوشحال می شوم که نگو ! با خودم فکر می کنم که حتماً الان مليكا یک نقاشی قشنگ و یا یک ديكته يا سرمشقهاي قشنگش را بوسیلة من ، روی کاغذ نقش می بندد . بعضی وقتها که دختر کوچولوهای همسایه ، حوصله شان سر رفته یا ناراحت هستند ، مليكا یک درخت قشنگ با گلهای زیبا در اطراف آن ، یک رودخانه پر آب و یا یک قلب قشنگ برایشان می کشد ، راستش من در این لحظات از ته دل خوشحال هستم بیشترین خوشحالی من آن لحظه هایی است که مليكا دارد فکر می کند و بعد مرا روی کاغذ می لغزاند ک...
نویسنده :
معصومه عليئي
11:05